• وبلاگ : از محبت گل ها خار مي شود
  • يادداشت : از من آهي و از تو نگاهي
  • نظرات : 0 خصوصي ، 8 عمومي
  • ساعت ویکتوریا

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    سلام
    فرهنگسراي رسانه اصفهان آغاز به کار نمود.
    نظريات شما فرهيختگان عزيز راهنماي ما در دستيابي به اهدافمان خواهد بود.
    منتظر حضور پر مهرتان هستيم
    فرهنگسراي رسانه اصفهان
    اگه اشتباه نكنم از الهي نامه علامه حسن زاده آملي بود. بهرحال زيباست.

    سلام مريم خانم

    وبلاگتون رو ديدم...اميدوارم هميشه تو تمامي مراحل زندگيتون..موفق و سربلند باشيد.......

    راستي..من وب اولم رو آپ كردم..خوشحال ميشم بهم سر بزني....نظر هم اگه خوشت اومد بده..اگه نه..كه هيچي..

    موفق باشي

    باي تا هاي

    سلام اميدوارم که در پناه خداوند در سلامت باشي وبلاگ زيبايي داري اميد وارم که وبلاگ منم به اين زيبايي بشه اگر سري هم به من بزني خوشحال ميشم يا حق

    سلام

    گرچه مشهور است اما براي مطالبي كه مال خودتان نيست رفرنس بدهيد

    حد اقل خوبيش اين است كه باعث گسترش دامنه دانش خواننده مي شود

    جلوه او

    virologist.parsiblog.com

    (اگر سري به ما زدين مفتخرمون مي كنين)

    سلام
    خيلي خوب بود

    هميشه در ارتفاعي از جو ديگه هيچ ابري وجود نداره.اگه يه وقتي ديدي آسمون دلت ابري بود ، بدون كه به اندازه كافي اوج نگرفتي .آدمهايي كه زميني مي مونند هميشه دلشون ابريه . اما انسانهاي پاك آسمون دلشون آبي آبيه .


    مي دوني چرا؟يه كم از گناه فاصله بگير اون وقت خودت مي فهمي .


    خدايا....
    چه خوش است ....
    در دشت آرامش ياد تو گام برداشتن
    با نگاه مهرباني تو نفس كشيدن
    و با تبسم رضاي تو به سر بردن


    بعضي اوقات به خودم مي گم احمد: از خدا خجالت نمي کشي تواين عالم که همه جايش محضر خداست ٫روي زميني که از خداست ٫اون هم با دست و پا و چشمي که خدا بهت داده اينقدر گناه مي کني؟
    بعدش دستهامو به آرومي مي برم طرف آسمون و مي گم خدايا:مي دونم نمکتو خوردم ولي نمکدونو شکستم٫مي دونم نا شکريت کردم . مي دونم اونطور كه شايسته اي تورو عبادت نكردم.اما هر قدر هم که گناه کرده باشم بازم در برابر درياي رحمت تو خيلي ناچيزه .من به اميد رحمت و مهربوني تو مي يام در خونه ات. چرا كه من جز تو کسي رو ندارم
    الهي و ربي من لي غيرک
    بعدش کم کم احساس مي کنم گونه هام زير شلاق بارون اشک سرخ شده. دلم آروم مي گيره و اين نشونه ايست که او منو داره صدا مي زنه .
    عجلو به الصلاه......
    لحظه وصل فرا رسيده و من با صدايي آروم مي خونمش٫صدايي که در تمام سلولهاي بدنم مي پيچه
    الله اکبر ....
    و اين آغاز اتصال به منبع لايزال اوست.


    خدايا : عذرم را بپذير